پوستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اط، بشره، چرم، پوست دباغیشده، ورنی، چرم گاو، تیماج، جیر، پوست مار، مَشک فلس، پولک، لاک روکش، لعاب، غشا، لایه اکتودرم (برونپوست)، ملانین زگیل، بیما
چیز تیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ِ تیز: خار، دندان، تیغ، قلاب، خلال، نیش، دندانه، دنده، نوک، قله قیچی، اره میخ، سوزن (تهگرد)، پونس (پونز)، سنجاق، قفل مته، دریل، سوراخکننده جوجهتیغ
پوستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اط، بشره، چرم، پوست دباغیشده، ورنی، چرم گاو، تیماج، جیر، پوست مار، مَشک فلس، پولک، لاک روکش، لعاب، غشا، لایه اکتودرم (برونپوست)، ملانین زگیل، بیما
کندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ] کندن، تکهتکه کردن، جداکردن پوست کندن، پوست کردن، برهنه کردن بهزور گرفتن آسیب زدن