پرتحرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت پرتکاپو، پرانرژی، پرجنب وجوش، باحرارت، علیورجه، پویا، مشتعل، چابک، فعال، زحمتکش دارای فعالیت متحرک برقی، الکتریکی هستهای، پرتوزا، پرتوافکن، درخشان
مشتاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام غیور، باحرارت، پرشور، متعصب، پرجنبوجوش سودایی، خیالاتی، احساساتی، عاطفی، عاشقپیشه، تشنه، ملتهب
متحرکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رک، سیار، پویا، تکاملی، پوینده، رونده، دینامیک، پیشرو بیقرار، ناآرام، جنبنده، پُرافتوخیز، پُرجَستوخیز، مثل اسفند روی آتش، پُرجنبوجوش جوشان، گازدا
مجاهدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مجاهد، عامل، جدی، مصمم مبتکر، نوآور پیشقدم، پیشاهنگ، اقدامکننده▲ داوطلب ◄ راغب ساعی، زحمتکش، کوشا، سختکوش، باحرارت، پرجنبوجوش، باهمت، فعال
دارایفعالیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ارایفعالیت، فعال، کاری، شاغل، جدی، متحرک جاری، مداوم چابک، سریع بیدار، بههوش، آگاه، هشیار، هوشیار بیخواب، بدخواب پرجنبوجوش، پرتحرک، علی