پهلوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، جوانمردی، قهرمانی، ورزشکاری، ورزش باستانی، ورزش تمرین، زحمت زورآزمایی، مبارزه زورخانه، میدان طراوت، بنیه، شادابی، سلامت، تندرستی سرزندگی، زندگی جن
پهلوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات لوان، پارسا، آقا، رادمرد، مرد، سرور، جنتلمن انسان درستکار، مردشریف، انسان والا، فرد بزرگوار یل، گُرد احرار
مردانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی جوانمردی، پهلوانی، فتوت، مروت، جرئت، یارا، مردی آزادگی، جوانمردی، بزرگمنشی اصلونسب، نجابت، اصالت، اعتبار رهایی از تعلقاتدنیوی، وارستگی [◄
زحمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ، تمرین، تدارک نرمش، ژیمناستیک، پهلوانی، ورزش، سرگرمی اضافهکار، اضافهکاری، شیفتکاری، شبکاری تلاش▲، دسترنج، رنج
کُشتیگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شتیگیر مرشد، کهنهسوار، پیشکسوت، عیّار، پهلوان، جهانپهلوان، نوچه، نوخاسته، میاندار، ضربگیر پهلوان، جوانمرد قَدَر، همقدر، ه