پایداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ، پایندگی، مقاومت درمقابل تغییر، استواری، استقامت، استحکام، تعادل، موازنه، توازن، دوام، ثبوت، ثبات تغییرناپذیری، بقا، عمر، مقاومت، پایایی، پابرجایی
بادوامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ادوام، پایدار، ماندگار، پایا، ماندنی، برقرار آزگار، کِشدار پاینده، دائم، ثابت▼ مستدام، متمادی، مستمر، جاودان، ابدی باستانی
مقاومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) مقاوم، پایدار، مخالف، متضاد معترض، بیمیل، بیزار پادار
همگنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نی، همگونی، تجانس، همشکلی، همانندی، همخوانی، یکنواختی، پایداری همسانی، یکرنگی، یکپارچگی توافق، سازگاری هماهنگی، نظم انطباق، تطبیق مجموعیت
دیرگذریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان گذری، دوام، مدت طولانی داشتن، بقا، عمر، تداوم، ماندگاری، پایداری جاودانگی، بقای عمر، آبحیات متمادی بودن، فرسایشی بودن محکومیت بهحبس ابد یک عمر، صدس
تغییرناپذیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ابت، پابرجا، قائم، ثابتقدم، پایدار، استوار▼، برقرار▼، پایا، بیتغییر، خشک، شق، سیخ، مغلق، سخت، انحناناپذیر، خمنشدنی، انعطافناپذیر، مقطوع قابلپی