تأسففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، پشیمانی، ندامت، حسرت، دریغ، افسوس، توبه، اسف، تحسر انصراف، برگشت مافات، مایۀ تأسف، آنچهازدست رفتهاست
تداوم گناهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات داوم گناه، لجاجت در گناهکاری، عدم اظهار پشیمانی، توبه نکردن، گردنکشی، سرسختی سختدلی، بیرحمی اصلاحناپذیری، نامرد گمراهی، ضلالت، بیتقوایی
متأسف شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تأسف بودن، افسوسخوردن، تأسف داشتن، پشیمان بودن، ابراز پشیمانی (ندامت) کردن، خود را نبخشیدن، سخت پشیمانشدن، انگشت گزیدن، زبان را گاز گرفتن، گ
توبهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ه، ندامت، ندبه، پشیمانی، تأسف، دلشکستگی، افسوس، اعتذار اقرار، اعتراف، افشا، احساس گناه، گناهکاری طلب مغفرت، طلب حلالیت، استغفار، دلجویی، کفاره آ
متأسففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی سف، پشیمان، دلتنگ، آرزومند، نادم، تواب، منصرف، متألم بیزار، غمگین، ناراحت