مشاورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه مستشار، رایزن، ناصح، مؤتمن، وکیلمدافع، حَکَم، داور، مرجع نظردهنده، میانجی، راهنما، شخص کارشناس پزشک مشاور ◄ پزشک اندرزگاه ◄ زندان
مقالهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، پیپر، مقاله یا کارپژوهشی، تکمله پاورقی، ستون، یادداشت نقد، مقالۀ انتقادی
متنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه پیکره، مقامه، نوشته اجزای متن: مقدمه، پیشگفتار، دیباچه، فهرست، فصل، سرفصل، تیتر، بخش، باب، جلد، زیرنویس، پانوشت (پانو
رمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ستان، قصه، متل، اثر، درام، روایت▲ اسطوره، افسانه، حماسه، اساطیر، شاهنامه مَثَل، جوک، لطیفه، داستان فکاهی، کمدی، بذله پ
محتاط بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بودن، احتیاط کردن، مراقببودن، احتیاط داشتن، پرهیز کردن، برحذر بودن، دستبهعصا راه رفتن، باآزمون وخطاجلو رفتن، بیمه کردن، پوشش بیمهای داشتن
مشاورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه مستشار، رایزن، ناصح، مؤتمن، وکیلمدافع، حَکَم، داور، مرجع نظردهنده، میانجی، راهنما، شخص کارشناس پزشک مشاور ◄ پزشک اندرزگاه ◄ زندان