پسگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام رفتن، دست کشیدن، دست ازعقیدۀ خود کشیدن انکارکردن، دبهدرآوردن، جر زدن، لغو کردن، ترک کردن، منحرف شدن
مجازات بدنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات کنجه، عذاب، زجر، تنبیه بدنی، کتک، سیلی، پسگردنی، فلکه، توسری، ضربه، شلاق، تازیانه تعزیر، حدّ، ضربوشتم، سیاست، تأدیب، تعذیب اعمال شاقه، مشتکار
تنبیه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دن، کتک زدن، فلکه کردن، سیلی زدن، پسگردنی زدن، اردنگی زدن، لگدزدن گوشمالی کردن، آش برای کسی پختن، ادب کردن، نسق کردن
معمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط چیستان، لغز، رمز، راز ماز کُد، پسورد، رمزینه، بارکُد، اسمشب، نمادگذاری مسئله، معضل، مسئلۀ ریاضی، تربیع دایره انیگما، پارادوکس، متناقضنما،
بعداًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان داً، درآتیه، درآینده، پس، سپس، آنگاه، پسازآن قریباً، عنقریب، تاچندی دیگر، بهزودی، امروز [و]فردا، همینروزها، فرداروزی سرانجام، عاقبت، بالاخره، نه
نمادگذاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه دگذاری، نشانهگذاری نماد، سمبول، کُد، اسم رمز، کُد رمز، رمزینه، پَسورد، کلمۀ عبور، اسمشب، علامت سِرّی، سِرّ، راز نوش