دستوپاچلفتیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه پاچلفتیبودن، نتراشیده (نخراشیده) بودن، ناهنجار(بدترکیب) بودن، افتضاح کردن
متلاطمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت شنج، لرزان، مواج، طوفانی، ناآرام، بیآرام، پرآشوب، پُرتلاطم، موجزن، غران، خروشان، جوشان، متموج، بینظم درحال پرپر زدن، درحال غلیان(جوشش)، مضطرب، نگ
ساعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ش، کوشا، پُرکار، پرتلاش، سمج، زحمتکش، مبارز، مجاهد، خستگیناپذیر، نستوه باحرارت، پرجنبوجوش، باهمت، فعال، کارآمد، کاری
دلیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی بیباک، جسور، پرجرئت، متهور، دلاور، بهادر، بادل، پردل، شیردل، پهلوان، بزنبهادر، باغیرت، متجاسر، نترس، بادلوجرئت گستاخ، طاغی، سرکش، جسور، ب
پیشدرآمدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم د، درآمد، مقدمه، مقدمات، دیباچه، پیشگفتار، [ متن 589]، افتتاحیه، سخنرانی افتتاحیه، مقدمهچینی مَطلَع، شعر آغاز کار، نقطۀ آغاز جلو خشت اول، بنیاد تمه