پرداختنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی پرداختنشده، نسیه، بدهکاری، قابلپرداخت، سررسیدشده، موعدرسیده، اعتباری
مطرح کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق کردن، فرضیه طرح کردن، نظریه پرداختن، عرضه کردن استدلال کردن، بحث کردن، مشورت دادن، گزارش کردن، اطلاع دادن
پرداخت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رداخت کردن، پول دادن، پرداختن، تأدیه کردن، خرج کردن، دادن واریز کردن، پول فرستادن، حواله کردن، فرستادن پول منتقل کردن برات کردن
آسمان و ریسمان [بههم] بافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط آسمان و ریسمان [بههم] بافتن، آسمان ریسمان بافتن، افسانه پرداختن، تحریف کردن