بیشرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، پررو، بیحیا، وقیح، کولی بدچشم، خیرهچشم، چشمدریده، شوخچشم، هرزهنگاه، چشمچران بیشرمانه، اهانتآمیز، توهین آمیز آدم پررو، آدملافزن، آد
بیظرافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بیحیا، پررو، بدخو، بداخلاق، بدخلق، ترشرو، فحاش یلخی، غیراجتماعی افسرده
فزونطلبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ونطلب، توسعهطلب، حریص، زیادهطلب، افزونطلب، طماع، پُررو موفق کامل (دارای کمال) خوشسلیقه قوی بیش ازحد زیبا، جذّاب برتر
فراتر رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت راتر رفتن، پا ازگلیم خود بیرونگذاشتن، پریدن، اضافه ماندن، شورشرا درآوردن، پررویی کردن پا ازحدِخود بیرون بردن، پا ازگلیم دراز کردن، پا ازدایره بیرون
کامیاب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام بودن، ازنعمات برخورداربودن، پررونق بودن، سعادت (دولت، ...) داشتن شکوفا شدن، بالیدن، رشد کردن، کامیاب شدن، توفیق یافتن، بهرهمند شدن