هرازگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان رازگاه، گاهبیگاه، بعضیوقتها، گاهگدار، وقتوبیوقت، بهندرت نامنظم، بریده بریده، بهطور پراکنده، ناآرام، پرتکان، پُرافتوخیز، پُرجَستوخیز، مثل اسف
دستگاه نوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ابزار نوری، شیشه، عدسی▼، ذرهبین، عینک، دوربین عکاسی، دوربین▼، میکروسکوپ▼، تلسکوپ، دوربیننجومی، پروژکتور، استروبوسکوپ، آپارات، پریسم، پریسکوپ، آ