پُرخوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ری، شکمبارگی، دلگی، حرص، سیریناپذیری، ناپرهیزی، بخوربخور، بزم، عدم اعتدال، اشتها
پرخورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ر، شکمباره، شکمو، دله، بخور، اکول، سیری ناپذیر، حریص، گرسنه خیکی، شکمگنده، چاقوچله، چاق آدم پُرخور، آشغالخور، حیوانپرخور، ملخ، مصرفکنندۀ غذا
پرخوریکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات یکردن، ناپرهیزی کردن، بارکردن، نجویده قورت دادن، نشخوار کردن، لمباندن، خوردن، حرص زدن، سیر نشدن، سیری نداشتن
پرخورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ر، شکمباره، شکمو، دله، بخور، اکول، سیری ناپذیر، حریص، گرسنه خیکی، شکمگنده، چاقوچله، چاق آدم پُرخور، آشغالخور، حیوانپرخور، ملخ، مصرفکنندۀ غذا
چاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، پروار، قطور، کلفت، ضخیم، [ عریض 205]، درشت، سنگینوزن، تپل، گوشتالو، تپلمپل، چاقوچله، گنده، خیکی، گامبو، چاقالو، متورم، دکل، چهارپهلو، چهارشانه
خوراندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ن، اطعام کردن، پذیراییکردن، افطار (سحری) دادن، سور دادن پروار کردن، پروردن، پرورش دادن
دامداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دامداری، دامپروری، مرغداری، مرتعداری چرا پرورش، چوپانی، پرواربندی، جوجهگیری، پرورش اسب، اسبداری، آهوگردانی، پرورش کرم ابریشم (نوغان) اصلاح نژ