تشعشعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، پرتوافکنی، تلألو، تابش، تابناکی، درخشش، درخشندگی، گسیل، نشر، انتشار، برق، رادیواکتیویته، پرتوزایی، انرژی نورافشانی، نورپاشی موج رادیویی، موجک
مطرح کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق کردن، فرضیه طرح کردن، نظریه پرداختن، عرضه کردن استدلال کردن، بحث کردن، مشورت دادن، گزارش کردن، اطلاع دادن
پرداخت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی رداخت کردن، پول دادن، پرداختن، تأدیه کردن، خرج کردن، دادن واریز کردن، پول فرستادن، حواله کردن، فرستادن پول منتقل کردن برات کردن
[صفت] دافعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت دافع، دفعکننده، راننده، بیرونکننده، اخراجکننده انفجاری، فورانکننده، خروجی مسهل تابان، پرتوافکن، تابنده، درخشان، نشرکننده، روشن ترشحی قاطع