پایهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد دار، عصا، شاسی، اسکلت، چارچوب▼، پشتیبان دیوار، دیوار، تیر▼، طاق، ستون▼، بُن، تکیه
ایدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ایده، تصور، فکر، خیال، اندیشه نومنون، عقیده، نظر، زعم، آرا اندیشۀ تجریدی، مفهومی، تجرید، انتزاع نمونۀ اصلی، الگو، سرمشق، مثل افلاطونی،
ظاهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اهر، نمود، جلوه، صورتظاهر، پدیده، عارضه ظاهر بیرونی، برونه، بدنه، بیرون ظواهر، ظاهرقضیه، صورت، اثر، امپرسیون، ادراک مثل، مثال، وجه، شکل ظهور، وق
شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود هوجود آمدن، زادن، متولد شدن، بهدنیا آمدن برآمدن، جوانه زدن آغازیدن، بنیاد نهادن پدید آمدن، ایجاد شدن، بهبار آمدن، رشد کردن، توسعه یافتن، شکل گرفت
تولید کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت تولید کردن، درست کردن، ساختن، تشکیل دادن آفریدن، پدید آوردن، خلقکردن، اختراع کردن، سرشتن، بهوجود آوردن، نوآوری کردن، هستی دادن، آوردن، بارآوردن، بر
ثابت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ثابت بودن، ثبات داشتن، ماندن، پاینده بودن، دوام داشتن ازجاتکان نخوردن، جم نخوردن، ایستادن ابقاشدن، دروضع قبلی باقی ماندن ابدی بودن