عارضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ض، عین، شیء، پدیده، محسوسات، عرض، شکل، امتداد ظاهر، نقش، صورت، بیرون غیرباطنی بودن، عارضی بودن، خارجی بودن، عینیت متعالی بودن، ماورا بودن، برتری دیگ
شیءفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام یز، عین، قلم، کالا طبیعت بیجان موجود، مخلوق، پدیده، آفریده جنس، متاع پدیده، عارضه، حادثه، عینیت الفاظ خمسه: جنس، نوع، فصل، عرض عام و عرضخاص اجنا
ظاهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اهر، نمود، جلوه، صورتظاهر، پدیده، عارضه ظاهر بیرونی، برونه، بدنه، بیرون ظواهر، ظاهرقضیه، صورت، اثر، امپرسیون، ادراک مثل، مثال، وجه، شکل ظهور، وق
واقعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اد، رخداد، پیشآمد، اتفاق، قضیه، حادثه، سانحه، فاجعه، عارضه، نمود، تجلی، پدیده، حقیقت، واقعیت، عارض حالت فرصت شرایط ماجرا، اوضاع▼ احتمال وقوع، شانس
ایدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ایده، تصور، فکر، خیال، اندیشه نومنون، عقیده، نظر، زعم، آرا اندیشۀ تجریدی، مفهومی، تجرید، انتزاع نمونۀ اصلی، الگو، سرمشق، مثل افلاطونی،