پیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط اصد، چاپار، نامهبر، کبوتر قاصد مژدهرسان، مژدهدهنده مأمور پست، پستچی، ارتباطات پستی، شخص حملکننده پیامرسان، (یاهو)مسنجر
پاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کیزه، منزه، شسته، شستهشده، آبشور، تمیز، دستنزده، براق، طاهر، نظیف، بیآلایش پرداخته، سترده، زدوده طاهر، مطهر، منزه، مهذب، مباح مبرا، بیگن
پاک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کردن، شُستن، آبکشیدن، آبزدن، غسل کردن، برق انداختن، اتو کردن، گردگیری کردن بُردن، ستردن، زدودن، تراشیدن، برداشتن، محو کردن، منزه کردن، تمیزک
ناقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ص، ناکامل، نارسا، افتاده، نادیده گرفتهشده، جاافتاده، دارایازقلم افتادگی، محذوف تکمیلنشده▼ معیوب، خراب، بدونکمال ◄ ناقص، کم آورده لُخت، تجهیزنشده ک
فاصلهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد لهدار، شکافته، چاکدار، چاک، چاکچاک، قاچقاچ، گشوده، باز دارای ترک، ترک برداشته، شکسته، جدا توخالی، پوک، پوچ، میانتهی، مقعر متخلخل، سوراخدار
شریففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رجمند، بزرگوار، آبرومند، اصیل، نجیب، حلالزاده، خانوادهدار، بااصلونسب، درستکار، امین، درست، عفیف، مؤمن، متقی، باتقوا باوجدان، بامعرفت، عادل، آ
چیز سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ختکننده:الماسه، اهار (آهار )، لاکِ سختپوست، فلس، پیرکس، استخوان، الماس، فلز، سنگچخماق، خارا، سنگ، صخره پینه، میخچه شالوده، بستر، بنیاد آهن،