پاکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کیزه، منزه، شسته، شسته‌شده، آب‌شور، تمیز، دست‌نزده، براق، طاهر، نظیف، بی‌آلایش پرداخته، سترده، زدوده طاهر، مطهر، منزه، مهذب، مباح مبرا، بی‌گن
پاک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کردن، شُستن، آب‌کشیدن، آبزدن، غسل کردن، برق انداختن، اتو کردن، گردگیری کردن بُردن، ستردن، زدودن، تراشیدن، برداشتن، محو کردن، منزه کردن، تمیزک
قطبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، تضاد، آنتاگونیسم، ضدیت اضداد، ضدین 704: قطبین شمالو جنوب، ساده و پیچیده، تر و خشک، راست و دروغ، صحت و سقم، پاک و پلید، خالی و پر، امر و نهی، آند
بیگناهیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات گناهی، معصومیت، عصمت، دستان پاک، وجدان پاک، وجدان راحت، شماتت‌ناپذیری تبرّا، عذر موجه، بهانۀ مقبول، بهانۀ وارد، خدشه‌ناپذیری صاف و سادگی، ناآزم
کاملاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، تماماً، به‌کلی، کلاً، یکسر، یک‌سره، سربه‌سر، دریک‌نوبت، تمام‌وکمال، تاماً، مطلقاً (مطلقا) پاک، سیر، بی‌کم‌وکاست، بی‌کم‌وزیاد سراسر، سرتاسر، یک‌بند
شریففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات رجمند، بزرگوار، آبرومند، اصیل، نجیب، حلال‌زاده، خانواده‌دار، بااصل‌ونسب، درستکار، امین، درست، عفیف، مؤمن، متقی، باتقوا باوجدان، بامعرفت، عادل، آ
به‌کمال رسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی رسیدن، پاک شدن، بری شدن، بی‌عیب شدن، کامل شدن، کمال یافتن، منزه شدن کمال داشتن، منزه بودن، آخر چیزی بودن