رعایت نکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته ردن، زیر پا گذاشتن، پاراازگلیمِ خود فراتر گذاشتن، ردّ کردن، غفلت کردن، دوری جستن، احترام نگذاشتن، شُل گرفتن، بدقولی کردن، دبهدرآوردن
چراغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی امپ، نئون، چلچراغ، لوستر، جار، شمعدان، روشنایی، نورافکن، پروژکتور، پریموس، بادی سراج، مصباح، زجاجه، مشکات اجزای لامپ: حباب، فیلامان، رشته، تنگست
مبارزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) قابت، زورآزمایی، مسابقه▼، آزمایش، ماراتون، تورنامنت، مجموعۀ مسابقات ورزش دور نهایی، نیمه نهایی، یکچهارم نهایی اُلمپیک، پارااُل