عددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد رقم، نماد، شماره، نمره، امتیاز، درجه، رتبه، ردیف عده، تعداد، حساب، شمار، آمار، شماره، رقم، دانه عدد طبیعی، عدد حسابی، عدد صحیح، عدد گویا (حقیقی، گنگ،
عشقورزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی نامزدبازی، مهرورزی، محبت، معاشقه، مغازله، لاس، نوازش عشقبازی، جماع
مورد آزمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ورد آزمایش، نامزد، داوطلب، کاندید، متقاضی، [ راغب 597]، کنکوری، امتحانی آزموده، امتحانشده، تجربهشده ورزیده، کاردیده، مجرب▼، وارد،
عضو شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) شدن، پیوستن، نامزد شدن، انتخاب شدن، متحد شدن، متفق شدن، پیمان بستن، لبیک گفتن همکاری کردن
داوطلب شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص شدن، پا پیشگذاشتن، خودرا نامزد کردن، مایل بودن، راغب بودن ایثار کردن، خود را قربانی کردن، خودرا فدا کردن، بیغرض بودن