شفاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی فاف، زلال، شیشهای، بلوری، روشن، سفید براق، صیقلی، مثل آینه، اطلسی، متالیک، جلادار، منعکسکنندۀ نور، روشن نازک، حریری متلألی، وهاج، متبلور، مصفا
روشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شن، نورانی، منور، مشعشع، مشتعل، فروزان، افروزنده آفتابگیر، آفتابی، نوردار، نورباران براق، صیقلی، دارای جلا، مثل آینه، اطلسی، متالیک، جلادار، من
ازدواجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج، وصلت، زناشویی، عروسی▼، امر خیر، نکاح، عقد، زندگی مشترک قبالۀ ازدواج، عقدنامه
عروسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج، خواستگاری، بلهبران (بلهبرون)، نامزدی، بنداندازان، مراسم محضری، عقدکنان، بلهگفتن، روگشایی، زفاف، ماهعسل، پاتختی، پاگشا، دست بهدس