وسطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ] وسطی، واسطه، میانی وسطترین، مرکزی میانه، میانه رو، بیطرف متساویالفاصله استوایی منصف نصفشده
وسطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ] وسطی، واسطه، میانی وسطترین، مرکزی میانه، میانه رو، بیطرف متساویالفاصله استوایی منصف نصفشده
کامپیوتریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد وتری، رایانهای، مکانیزه، الکترونیک اتوماتیک، خودکار بلادرنگ، ریلتایم، برخط، آنلاین، قابلدسترسی تصادفی رقمی، دیجیتال، آنالوگ باینری، دودویی، الفبای
تصویریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ویری، دیدنی، مرئی، پیدا، اپتیک، نوری، روشن مربوط بهچشم ◄ چشمی▼
پیشداوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال وری، تبعیض، ذهنیت، تصدیقبلاتصور، ازپیش تعیینشدگی تصمیمعجولانه، بیپروایی، عجله بیفکری، فقدان اندیشه ناخوشی دماغی اصل مسلم، اصل موضوعه
میهندوستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی وستی، میهنپرستی، وطنپرستی، حب وطن، اقدامات عامالمنفعه ملیگرایی، ملتخواهی، ملیت، ناسیونالیسم صهیونیسم شاهپرستی