ورمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ماس، تاول، غده، جوش، عقده، گره، قلنبگی، چونه تورم، برآمدگی، بادکردگی، آب آوردن، زخم زگیل، پیاز، حباب قوز، کوژ، کوهان
بازی ورقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، گنجفه، حکم، بریج، آتو، شلم، رامی، بانک، بلوف، بورس، بیست‌ویک، پوکر آس، شاه، بی‌بی، سرباز، ژوکر خالهای ورق: خاج (گشنیز)، خشت، دل، پیک
چندلایه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه کردن، روی‌هم گذاشتن:آبکاری، شیرو‌انی‌کوبی، ورق‌کوبی، آهن‌کوبی
عریضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ض، ضخیم، کُلُفت، پهن، پُربَر، جادار، پهناور، وسیع ناتراوا، چگال قطور، درشت، چاق، بزرگ ورم‌کرده، منبسط عرضی ازعرض
بازی ورقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، گنجفه، حکم، بریج، آتو، شلم، رامی، بانک، بلوف، بورس، بیست‌ویک، پوکر آس، شاه، بی‌بی، سرباز، ژوکر خالهای ورق: خاج (گشنیز)، خشت، دل، پیک
سرطانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ور، غده، رشدسرطانی، تومور خوش‌خیم، سرطان پوست، ملانوم، سرطان معده، ...
چیز کوچکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت وچک، مینیاتور، ریزه، تکه ذره، اتم، عنصر چیز ناچیز، پول خرد، سکه، پشیز حیوان کوچک، مورچه، کک، ساس، موریانه، آمیب، میکروارگانیسم، موجودات تک‌سلولی