نظارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی برانداز، ورانداز، مشاهده، رؤیت، دید، بازدید، بازبینی، بازرسی، تحقیق، شناسایی، جستجو، زیارت، سیاحت، گردش، سرگرمی رصد، ستارهشناسی ≠ تجدید نظر، تغ
تخمینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال برآورد، تقریب، تعیین، نظر ارزیابی، ارزشیابی، محاسبه، تقویم، ارزشگذاری، سنجش، اندازهگیری قیاس، فرض، گمان، حدس ملاحظه، مقایسه برداشت، جمع