وامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، اعتبار مالی، تسهیلات، حدّ اعتباری، اضافهبرداشت، تعهدات قرضه، اعتبار، تسهیلات بانکی، اوراق مشارکت علیالحساب، مساعده، پیش پرداخت، تنخواهگ
وامدادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مدادن، قرض دادن، وام اعطا کردن، اعتبار اعطاکردن، تسهیلات دراختیار گذاشتن، بستانکار کردن، تأمین مالی کردن نسیهدادن، بهنسیه فروختن ودیعه نهاد
وامدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ار، مقروض، بدهکار وامخواه، وامستان، وامگیرنده، قرضخواه، درخواست کننده، خواستار مرتهن، رهنگیرنده، گروگیر مستأجر، کرایهنشین، اجارهکننده
سَبُکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام سَبُک، کموزن، خفیف، مختصر، خُرد قابل حمل، پُرتابل، تاشو فرّار ورآمده رقیق شناور، غوطهور بالارونده
تغییرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ییر، تحول، تطور، گذر، گذار، تعدیل، جرح و تعدیل مسخ، دگردیسی، دگرگونی▼ فراوری، تولید، تعمیر نوسان انقلاب، تکامل تعویض، تغییر متقابل تنظیم، اصلاح، تر
وامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، اعتبار مالی، تسهیلات، حدّ اعتباری، اضافهبرداشت، تعهدات قرضه، اعتبار، تسهیلات بانکی، اوراق مشارکت علیالحساب، مساعده، پیش پرداخت، تنخواهگ
وامدادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مدادن، قرض دادن، وام اعطا کردن، اعتبار اعطاکردن، تسهیلات دراختیار گذاشتن، بستانکار کردن، تأمین مالی کردن نسیهدادن، بهنسیه فروختن ودیعه نهاد