وامدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ار، مقروض، بدهکار وامخواه، وامستان، وامگیرنده، قرضخواه، درخواست کننده، خواستار مرتهن، رهنگیرنده، گروگیر مستأجر، کرایهنشین، اجارهکننده
شخص بدهکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، مقروض، مدیون، وامدار، مرتهن، برداشتکننده، معسر، نکولکننده، ورشکسته وامدار، وامگزار
گدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص دی، دریوزهگر، فقیر، عاجز، ناچار، مفلس، ندار، تهیدست، نیازمند، عور، بینوا قرض کننده، مقروض، وامدار، آسوپاس، شخص بدهکار انگل، طفیلی
بیملکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی بیملک، مستأجر، اجارهنشین، خانهبهدوش ندار، تهیدست، خوشنشین اشغالکننده، غاصب متحصن، اعتصابچی وابسته، تابع اجارهدار وامدار غاصبانه
استقراضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تأمین (منابع) مالی، وام گرفتن، وام خواستن، درخواست وام، صدوراوراق قرضه (مشارکت)، قبول سپرده، پذیرهنویسی، خرید اقساطی، لیزینگ، خرید نسیه، ای
قرضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، استقراضی، رهنی، کرایهای، عاریه، عاریتی، قرضگرفتهشده، موقتی، پیشکی در رهن نسیه، پرداختنی اعتباری، تسهیلاتی مقروض ◄ وامدار▼