واقعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اد، رخداد، پیشآمد، اتفاق، قضیه، حادثه، سانحه، فاجعه، عارضه، نمود، تجلی، پدیده، حقیقت، واقعیت، عارض حالت فرصت شرایط ماجرا، اوضاع▼ احتمال وقوع، شانس
واقعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، حقیقت داشتن، موجودیت، کیان، هستی وجود واقعی، مادیت آن بودن، خاص بودن، ویژگی پوزیتیویته واقع، فاکت، حقیقت اتفاق افتادن، واقع شدن، وقوع، استقرار فضا
واقعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، اصلی، مجسم، دارای جوهر معیّن قابل لمس، غیررویایی، غیرخیالی، غیرساختگی، تاریخی، حقیقی، صحیح جدی، بدون بحث، اساسی، استخوان دار، قابل توجه طبیعی، فیز
واقعاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال قیقتاً، بهراستی، جداً، حقاً، خداوکیلی، اللهوکیلی، الحقوالانصاف، الحق، دراصل، درحقیقت، درواقع، یعنی، راستِ حسینی
مکرر واقع شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ر واقع شدن، تکرار شدن، بابچیزی باز شدن، متداول شدن، برقرار شدن، باب شدن، مرسوم شدن، معمول شدن بازگشتن، باز آمدن، عود کردن، رجعت کردن، پیوسته باز آمد
بحرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ر، تنگنا، نقطۀعطف، برهۀ حساس، بحبوحه، لحظۀ بحرانی، مطلب مهم فاجعه ◄ واقعه، مخمصه بهآخرخط رسیدن، آخرین تیرِ ترکش، تاآخرین نفس جنجال روز پیروز
معلولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] معلول، اثر، ثمر ثمره، رویش (جوانه)▼ محصول، زاده، فرآورده نتیجه، دستآورد، برآیند، عاقبت، بازتاب، فرجام کار، دنباله، پیآمد حاصل، عایدی، دخل، ماحصل
شانسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] شانس، تصادف، اتفاق نامعین بودن، عدم تعین، تعیییننشدگی، عدم قطعیت، ریسک، خطر توضیحناپذیری بخت، قسمت، تقدیر هرچه آیدخوش آید، اقبال قرعه، شگون، فال
افشافرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط افشا، بیپردهگویی، پردهدری، ارائه، اشاعه پردهبرداری، کشف، مکاشفه الهام، وحی، واقعه اعتراف، اقرار تخلیۀ اطلاعاتی، بازجویی
روایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه تان، قصه، حکایت، رمان▼، حدیث، مقامه، تفصیل، متل، متلک، امثال، امثالوحِکَم، امثله سایر آثار ادبی: زندگینامه▼، رمان▼ کت