دامداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دامداری، دامپروری، مرغداری، مرتعداری چرا پرورش، چوپانی، پرواربندی، جوجهگیری، پرورش اسب، اسبداری، آهوگردانی، پرورش کرم ابریشم (نوغان) اصلاح نژ
آزمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود آزمایش، آزمایش علمی، آزمایشتجربی، تجربه امتحان، سنجش، محک، تست، آزمون، آزمونه عیاربندی، عیارسنجی، گمانهزنی، نمونهبرداری ◄ نمونه وا
آزمایش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ایش کردن، تجربه کردن، امتحانکردن، اثبات کردن، آنالیز کردن، آزمودن، سنجیدن، اندازهگرفتن بهکار بردن مشق دادن آزماییدن، امتحان کردن،
شُوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه واریته، کاباره، استریپتیز آببازی هنرنمایی سیرک، شعبدهبازی
تقوافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب داترسی، دینداری، تدیّن، پرهیزگاری، مسلمانی، اخلاص، وارستگی، رهایی ازتعلقات دنیوی، بیاعتنایی، تسلیم، مردانگی حرمت نگهداشتن، احترام، رعایت، خداپرستی،