بیصاحبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی صاحب، مال هیچکس موات، بایر عمومی، دولتی، ملی، بینالمللی خالی، بدون سکنه استیجاری اشغالی
صفرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد صفر، هیچ، پوچ، هیچ و پوچ هیچکس، هیچچیز، هیچوقت، هرگز صفرمطلق حضیض سمتالقدم خلاء، بادهوا
غیابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام غیاب، غیبت، عدم حضور، ناپیدایی کمبود، نارسایی، کسری، نقصان، نقیصه، نقص ناپدید شدن، ناپدیدی غیبت صغرا، غیبت کبرا نیستی، نبود، عدم، فقدان، فقد، خس
نیست کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ردن، ازبین بردن، هیچکردن، نسخ کردن، لغو کردن خنثیکردن، نفی کردن پاک کردن، محو کردن نابود کردن، خراب کردن، باخاکیکسان کردن، داغان کردن، تباه کردن ثرو
ناچارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام د] ناچار، بالاجبار هیچکدام، نه این و نه آن، هیچیک، هرکدام بیطرفانه، انصافاً