هوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ا، ویار، ویر، خیال، وهم امر محال چیزمتغیّر لاس نازوادا چرخش، تصمیمآنی (ناگهانی)، خودجوشی رفتارغیرمنتظره [◄ عدم انتظار 508] وسواس، غریب ب
ازروی هوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام هوسآمیز، غیرقابلپیشبینی، غیرمنتظره، دلبخواهی، خودسرانه، مستبدانه، متناقض، ناجور
ازروی هوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام هوسآمیز، غیرقابلپیشبینی، غیرمنتظره، دلبخواهی، خودسرانه، مستبدانه، متناقض، ناجور
آرزوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی هوس، جاه، آرمان، هدف، خیال، رویا، آیندهنگری، وهم طمع، مقصود، منظور، داعیه، قصد خواهش، مراد، کام، حسرت، تمنا، تقاضا، التماس معشوق، محبوب، مطل
نفسپرستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات باز، هوسران، هواپرست، خوشگذران، آتشیمزاج، شهوتی، حشری، هیز، ناپاک، بیکار، الواط، عیاش، پرخور، مسرف، ول، هرزه، بی عفت آدم نفسپرست، آدم پرخور،
غریب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ودن، آنرمال بودن، هوس، وسواس، عدم تعادل روانی جبهه گیری
انگیزندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام یزنده، مشوق، محرک▼، جالب، جالب توجه، هوسانگیز، مطلوب، دوستداشتنی وسوسهانگیز، اغواکننده، عشوهگر، عاشقکش، دلربا، فریبنده، شیطانی معتا