همگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم گی، همه، آحاد، هرشخصی، هرکس، عوام، آدم آدم عادی تودۀ مردم، رعایا سرباز گمنام، بینامی همهکس، همهچیز، تروخشک
میانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ان، وسط، کمر، تو، مقطع، داخل، درون بین، خلال، فاصله متن، مغز حیاط، صحن، محوطه، محل واسطه، رابط، میانجی، عاقد وسیلۀاتصال، پیوند راهِ میانه تعبیه، کاش
جیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ین، گریبان، کیسه▲، همیان، کیسۀ چرمی، انبان جیب بغل، جیبعقب، جیب کوچک کیف▲
بدعتگذارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب بدعتگذار، مخالف عقیدۀ همگان، اقلیت، کژآیین، نوآیین رافضی، خوارج، معترض، هیپی، مرتد، متجدد، غربزده، مخالف باور عامه نوپرداز، نوگرا، نوآور
فاصلۀکوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اه، دم دست، اینسر، اینطرف، همین جا، همین دوروبر، همین نزدیکیها
شوریدگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ی، شیفتگی، مجذوبیت، عشق مفرط، خشم زیاد، آشفتگی، وجد، هذیان، سرسام، اشتعال، تحیر، حیرانی پریشانی، اختلال حواس، گیجی، وقفۀ ذهنی، سرگشتگی خلسه
وهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق ۀ مخیله، خیال، پندار، گمان، تصور رؤیا، خواب، کابوس، هذیان، احلام خوابوخیال، آرزو توهمات، اوهام، تصورات، خیالات، وهمیات، ایهام بال، بختک، مو