همگنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نی، همگونی، تجانس، همشکلی، همانندی، همخوانی، یکنواختی، پایداری همسانی، یکرنگی، یکپارچگی توافق، سازگاری هماهنگی، نظم انطباق، تطبیق مجموعیت
یکسانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه یکسانی، همانی، اینهمانی[فلسفه]، تساوی، برابری اتحاد، وحدت یکی بودن، تک بودن، اصالت، نوآوری ایضاً، همان، هماو، خودش، خود همانندی، همطرازی، همگنی ع
عامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم عمومی، همگانی، همهجایی، شایع، فراگیر، اعم، عامه، مشترک، گروهی ژنریک، نوعی، کلی رایج، متداول، مرسوم غیردقیق، نامیزان اجمالی، بیربط عادی، متوسط، عامی