الفبا: الف ب پ ت ث ج ...فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ا: الف ب پ ت ث ج ...، ابجد هوز حطی ...، آلفا بتا گاما دلتا ... آ، آی با کلاه، ...
بیفایده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بیفایده بودن، استفاده نداشتن، وقترا تلف کردن، کمکی نبودن، بیحاصل بودن بهدردنخوردن، بهدردی نخوردن زحمتبیخودی کشیدن، هرز رفتن، تلف شدن سترو
نفسپرستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات باز، هوسران، هواپرست، خوشگذران، آتشیمزاج، شهوتی، حشری، هیز، ناپاک، بیکار، الواط، عیاش، پرخور، مسرف، ول، هرزه، بی عفت آدم نفسپرست، آدم پرخور،
منقطعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت نقطع، نامتحد، مقطع، ناپیوسته، گسسته، گسیخته جدا▼، جداشدنی▼، شکسته▼ متوقف بریده، پاره، متفرق شُل، لَق، آزاد، هرز، واگذارده مستقل تکهتکه عددوار، مقطع
آشفتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ت] آشفته، پریشان▼ [وضعیت آشفته:]آشفته، نابهسامان، نامرتب، بیسامان، بینظم▼، بههمریخته، درهمبرهم، مغشوش، متشتت، ازهمپاشیده، داغان، متلاشی، شکسته