هستی بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشیدن، بهوجود آوردن، هستیدادن، ایجاد کردن، آفریدن ساختن، تولیدکردن سرشتن زاییدن، بچهبه دنیا آوردن، بار بهزمین گذاشتن، زادن، بچهدارشدن، بهدنیا آ
فیزیک هستهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ای، رآکتور هستهای، نیروگاه اتمی، واکنش هستهای، شکافت اتمی، فیشن، همجوشی هستهای، فیوژن، رآکتورگداخت بمب اتمی، بمب ئیدروژنی، کلاهکاتمی، کلاهک هسته
هستی بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشیدن، بهوجود آوردن، هستیدادن، ایجاد کردن، آفریدن ساختن، تولیدکردن سرشتن زاییدن، بچهبه دنیا آوردن، بار بهزمین گذاشتن، زادن، بچهدارشدن، بهدنیا آ
فیزیک هستهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ای، رآکتور هستهای، نیروگاه اتمی، واکنش هستهای، شکافت اتمی، فیشن، همجوشی هستهای، فیوژن، رآکتورگداخت بمب اتمی، بمب ئیدروژنی، کلاهکاتمی، کلاهک هسته
جوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود هسته، ذات، عمق، اصلیت، استخوانبندی، اساس، چهارچوب، جنس، جزء اساسی عین، چیز، شیء، واحد، ماده شخص، مخلوق، بندۀ خدا، مادۀ زنده، زندگی جامد، جسم، مغز،
آهسته رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت هسته رفتن، کند رفتن، خرامیدن، خزیدن، پیاده رفتن، قدم زدن آهسته آمدن، چکهکردن، چکیدن شناور بودن متناوب بودن
مولّدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت مولّد، هستیزا، هستیبخش، بهوجود آورنده خلاق زاینده، زایا سازنده پدیدآورنده، صانع، آفریننده