زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زمان، وقت، مدت عرض، اثنا، حین▼ زمان انجام کاری: هنگام، موقع، فرصت زمان معین: عصر، موسم، زمانه، فصل، ترم، ثلث، دوره وقت دقیق، ساعت دقیق گذشت زمان،
زمان مشروطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان سم] زمان مشروط وقوع مشروط بههمزمانی بااتفاق دیگر، همزمانی گاهگیر، گاهگاهی، هرازگاهی
زمان کوتاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان وتاه، لحظۀ گذرا، بارانبهاری، برق (مثل برق)، باد کوتاهمدت کوتاهی زمان، زندگی فانی دم، آن، لحظه شب وصل، متعه
زمان حالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان زمان حال، حال، اکنون، زمان حاضر قرن بیست و یکم، قرن معاصر (حاضر) امروزی بودن، تجدد افراد معاصر، معاصرین امروز، امشب، امسال، الآن▼
یکی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ] یکی بودن، تک بودن، همانبودن تغییر نکردن، تکرار شدن یکی شدن، ادغام شدن
قطعاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط قطعاً، اکیداً، قاطعانه، باقطعویقین، یککلام هیچ، آ البته، یقیناً، همانا، بهدرستیکه حتماً
بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ل] بودن، وجود داشتن جزیی ازچیزی بودن، قائم به ذات بودن ازقبلبودن، مقدم بودن رایج بودن، اکنونبودن تداوم داشتن، ادامه دادن، بقا داشتن، دوام داشتن، طول
یکسانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه یکسانی، همانی، اینهمانی[فلسفه]، تساوی، برابری اتحاد، وحدت یکی بودن، تک بودن، اصالت، نوآوری ایضاً، همان، هماو، خودش، خود همانندی، همطرازی، همگنی ع
حتماًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ، مطمئناً، مسلماً، یقیناً، یقین، بیگمان، بیتردید، بیگفتگو، اصولاً، بیشک، بلاشبهه، باید، بایست، بایستی، بیچونوچرا، تحقیقاً، حقیقتاً بل