هدففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی قصد، نهایت، غایت، پایان مقصود، منظور، خواست، خواسته، اراده، مشیت، آرمان، مرام، آرزو منزل، مقصد قبله، قبلۀ آمال، قبلۀ آرزوها صید، کام، مطلب، م
هدف داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نشانه گرفتن، درنظر گرفتن، درجهت چیزی حرکت کردن، هدف مشخصی داشتن، تعقیب کردن، کوشیدن، سعی کردن، میل داشتن، نشانه گرفتن
هدف داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نشانه گرفتن، درنظر گرفتن، درجهت چیزی حرکت کردن، هدف مشخصی داشتن، تعقیب کردن، کوشیدن، سعی کردن، میل داشتن، نشانه گرفتن
افترافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات همت، بهتان، اَنگ، لُغُز، غیبت، غیرحقیقت هجو، عیبجویی، توهین، استهزا فحش ◄ فحاشی
نشانه گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت گرفتن، هدف گرفتن، بهطرف چیزی نشانه گرفتن، رو کردن جهت دادن، جذب کردن هدایت کردن، رهیابی کردن هدف داشتن
تلف شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، هدر رفتن (شدن)، ازبین رفتن، ضایع (تباه) شدن، زوال یافتن، نیست شدن
مرادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ید، هدف، آرمان، خواسته، کام، منظور، مقصود، میوۀ ممنوع، وسوسه، هدف