نمادگذاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه دگذاری، نشانهگذاری نماد، سمبول، کُد، اسم رمز، کُد رمز، رمزینه، پَسورد، کلمۀ عبور، اسمشب، علامت سِرّی، سِرّ، راز نوش
ناآمادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت] ناآماده، بدون آمادگی [این سرفصل: صفاتانسان فاقد آمادگی. درمورد شرایط ناشی از فقدان آمادگی به نارس▼ رجوع شود و درمورد قید مربوط به اقدامات
دروضعیت ناآماده قرار دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یت ناآماده قرار دادن، غافلگیر کردن، غافل کردن، متعجب کردن حواس را پرت کردن شبیخون زدن، توجه را جلب نکردن آب را گلآلود کردن، مغشوش کردن دیر (
بهنحو ناآمادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی د] بهنحو ناآماده، بدون آمادگی فیالبداهه، بیمقدمه، باعجله، سراسیمه، بادستپاچگی قبل ازموعد، زود دیرترازموعد، باتأخیر بیفکرانه، بیمطالعه، ع
نمادگذاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه دگذاری، نشانهگذاری نماد، سمبول، کُد، اسم رمز، کُد رمز، رمزینه، پَسورد، کلمۀ عبور، اسمشب، علامت سِرّی، سِرّ، راز نوش
عددفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد رقم، نماد، شماره، نمره، امتیاز، درجه، رتبه، ردیف عده، تعداد، حساب، شمار، آمار، شماره، رقم، دانه عدد طبیعی، عدد حسابی، عدد صحیح، عدد گویا (حقیقی، گنگ،
کمارزیابیشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال بیشده، ناچیزشمرده شده، درشمار نیامده، خفیف، سبُک، افتاده، حقیر
نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود بودن، زنده نبودن، موجود نبودن، خیالی بودن، هیچوپوچ بودن، واقعنشدن بهدنیا نیامدن، زاده نشدن
شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه