نگارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی لگو، قالب، طرح، گل، نقش، نقشونگار، اسلیمی، گلابتون، گل برجسته، شکل، طرح کلی ترنج، لچک ترنجی، بوته، ماهی، برگ، محرابی، محرماتی، گلدانی، گلا
نگارشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، نوشتن، تحریر، تألیف، ابداع، خلق، ایجاد، تصنیف، سخنآفرینی، نویسندگی، تفسیر، تدوین، اقتباس، نقل مطلب، الهام قلمفرسای
ناراحتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آزردگی، اذیت، صدمه، تصدیع، تغیر، لعن عصبانیت، بدخلقی، ترش رویی، بداخلاقی، ناسازگاری صدمه، آسیب، جراحت، زخم
ناراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اراحت، آزرده، زخمی، ریش، ناسور، دردناک ناخوش، نالان، متألم، مدمغ، معذب، بیمار غمگین، متأسف رنجور، اذیتشده، متأذی، معذب، بیتاب، کلافه، رنجی
ناراحت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی احت بودن، آب خوش از گلویشپایین نرفتن، راحت نداشتن، سوختن، رنجیدن، اذیت شدن، بهامان آمدن، بیتابوطاقتشدن
شکلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل کل، صورت، مثال، مثلافلاطونی، نمونۀ کامل، ایده تمثال، عکس، نگاره، تصویر، هیستوگرام، نمودار، آمار قالب، فُرم، قسم، نوع، جور، الگو، سامانه، بافت، ساختار
کوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی م] کوری، نابینایی شبکوری، کوررنگی، عیوب چشم ◄ کمسویی برفکوری نقطۀ کور بریل، نگارش عصای سفید کورمال
نقاشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اشی، صورتگری، نگارگری، پیکرنگاری، نقاشی کردن، هنر گرافیک، هنر تجسمی رنگآمیزی، رنگرزی مصورسازی طراحی، رسم، ترسیم امپرس
حرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه حرف، جزء الفبا، علامت، نماد، نگارش الفبا، ابجد هیروگلیف، خط میخی، خط فارسی، خطاطی حرف چسبیده هجی اِعراب، اعلال عددنویس