نچسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت نچسب، نامنسجم، خُرد، پاشیده، خردوخاکشیر لیز، روغنی، صاف آبکی، سیال، مایع ول، آویزان، تجزیهشده شکننده زوال یافته
نسبتاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه اً، تاحدودی، درچارچوبِ، در مقایسه، بهنسبت، بااین دیدگاه، بالنسبه، معالوصف، بااینهمه
نسبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کسر، تناسب، بخش تصاعد، تصاعد عددی (هندسی، هارمونیک) نسبت مثلثاتی، سینوس، تانژانت، سکانت کوسینوس، کوتانژانت، کوسکانت عدد پی درصد، پورسانت، پورسانتاژ
نسبت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت نسبت دادن، حمل کردن بر، اِسناددادن، منسوب کردن عطف کردن، ردیابیکردن ناشی دانستن، توجیه کردن
نسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت آل، دودمان، خاندان آیندگان، نسلهای بعد، نسل، گروه اجتماعی [اجداد، نیاکان ◄ ولی 169] قوم، قبیله، نژاد
قضایای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ای کانت: کمیت 26 - کیفیت(ماهیت) 5 - نسبت (اضافه، رابطه) 9 - جهت (ماده، وجه) کمیت: وحدت 88 - کثرت 101 - کلیت 52 (عمومیت 079) کیفیت: ایج
دافعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت دافع، نچسب، ناگوار، وخیم دورکننده، بازدارنده، ازبینبرنده نفرتانگیز، زشت
عدم انسجامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت عدم انسجام، ناپیوستگی، جداییاجزا، فقدان ارتباط ارگانیک گسیختگی، عدم تداوم فروپاشی، تفکیک، تجزیه، پراکندگی، تفرق، اضمحلال، زوال گسیختگی، عدم اتحاد لی
نسبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کسر، تناسب، بخش تصاعد، تصاعد عددی (هندسی، هارمونیک) نسبت مثلثاتی، سینوس، تانژانت، سکانت کوسینوس، کوتانژانت، کوسکانت عدد پی درصد، پورسانت، پورسانتاژ
نسبت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت نسبت دادن، حمل کردن بر، اِسناددادن، منسوب کردن عطف کردن، ردیابیکردن ناشی دانستن، توجیه کردن