نوسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، حرکت جبرانی، حرکتبرگشتی، حرکت متقابل، ارتعاش، لرزه، رزونانس، تناوب، جنبش، حرکت فرکانس، بسامد، تواتر، نبض، تپش، ضربان رعشه، لرزش، تلاطم، تشعشع، موج
نوسان داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سان داشتن، مواج بودن، تشعشع کردن، مرتعش بودن، ضربان داشتن، تاب خوردن، آویزان بودن تلوتلو خوردن، لرزان بودن شعله، سوسو زدن، تپیدن، پتپت کردن تکان خو
جایگزینی نوسانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت سانی، رفتوآمد، فراز ونشیب، جزرومد، رونق و رکود، سیستول و دیاستول، کموزیاد شدن، تاب، چرخه، تناوب تکان
شعاع نورانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، پرتو، تیغ، شعشعه، شعاع، باریکه، سو، بارقه، آذر، برق، صاعقه، جرقه، اخگر، آذرخش، شراره، شرار، شرر، اشعه، امواج الکترومغناطیس لیزر فوتون برق، الک
دامداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی دامداری، دامپروری، مرغداری، مرتعداری چرا پرورش، چوپانی، پرواربندی، جوجهگیری، پرورش اسب، اسبداری، آهوگردانی، پرورش کرم ابریشم (نوغان) اصلاح نژ
نوسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، حرکت جبرانی، حرکتبرگشتی، حرکت متقابل، ارتعاش، لرزه، رزونانس، تناوب، جنبش، حرکت فرکانس، بسامد، تواتر، نبض، تپش، ضربان رعشه، لرزش، تلاطم، تشعشع، موج
مرتعشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، دارای نوسان، ضرباندار، تپنده، مواج، آویزان، لرزان، جنبان، جنبنده، متحرک متلاطم درخشنده، سوسوزننده، روشن
درخشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شان، نورانی، روشن، فروزان، شبنما، تابنده، افروخته، عالمتاب درخشنده، براق، اطلسی، صیقلی، متالیک، برافروخته، تابان، تابناک، مشعشع، منور، رخشان، مش
روشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شن، نورانی، منور، مشعشع، مشتعل، فروزان، افروزنده آفتابگیر، آفتابی، نوردار، نورباران براق، صیقلی، دارای جلا، مثل آینه، اطلسی، متالیک، جلادار، من