ناحقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ناراستی، ظلم، ستم، نادرستی، عدم تطبیق، بدی، اشتباه، غلط، خطا ننگ، شرم، بدنامی عدم مناسبت، عدم مصلحت درخطا بودن، سوء قضاوت، عدم تشخیص مغلطه، سفسط
ناحیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوزه، منطقه، بخش، بلوک استان، فرمانداریکل، ایالت، ولایت، امارت تقسیمات کشوری، تقسیماتجغرافیایی حوالی، نواحی، اطراف، اکناف، مرز، اراضی سرحدی، مرک
جغرافیافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ا، محیط طبیعی، محیطزیست، زیستبوم (بیوم)، [ محیط 230]، نواحی قطبی (حاره، استوایی، معتدل، مدیترانهای)، ناحیۀ کمربند خشک، ناحیۀ کوهستانی (بیاب
ناحیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام حوزه، منطقه، بخش، بلوک استان، فرمانداریکل، ایالت، ولایت، امارت تقسیمات کشوری، تقسیماتجغرافیایی حوالی، نواحی، اطراف، اکناف، مرز، اراضی سرحدی، مرک
محیطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، پیرامون، دور، دوروبر، گرداگرد، طولوعرض، محدوده، طرف، مجاورت جو، متن حاشیه، کناره، لبه، دور، گرد، اطراف، اکناف، اطرافواکناف، حدود، محیط بیرونی، ح
بیمعنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن عنی، بیمعنا، ناحساب، بیمغز، تهی، مهمل، یاوه، هرزه، نامعقول چرند▲ غیرمنطقی، باطل
منطقهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام منطقهای، محلی، کشوری، ناحیهای مسلماننشین هموطن، همولایتی دوست