نهفتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ته، درکمین، پنهان، پنهانی، ناپدید، ناپیدا، مخفی، نامحسوس بیحرکت، راکد، منفعل بالقوه، ممکن نهان، ناشناخته، زیرزمینی محرمانه، پوشیده، نهان، مس
نهفته بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ودن، پنهان بودن، نهانیکارکردن، زیرآبی رفتن، آرام بودن، پیدا نبودن، ریاکارانه پوشاندن، خزیدن، مترصد بودن، درکمین بودن، مخفی کردن، دزدانه عمل ک
ناگفتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط تلویحی، مسکوت، مکتوم، گفتهنشده، اسرارآمیز▼، سرّی، محرمانه، امضامحفوظ، ناگفتنی، غیرقابلدرک
توطئهآمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی آمیز، پنهانی، نهفته، مخفی غیرقانونی، خیانتکارانه، خائنانه
مستعد بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت مستعد بودن، آمادگی داشتن، توانایی چیزی را داشتن، توان داشتن، توانستن متعهد بودن، گرایش داشتن بالقوهبودن، نهفته بودن
ممکنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال شدنی، مقدور، میسر، بالقوه، نهفته، قابل انجام، امکانپذیر، ممکنالوقوع، محتمل
معماگونهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن اسرارآمیز، معمایی، گنگ، رمزی، نهفته، ناپیدا، سِرّی، ناشناخته طفرهآمیز تعجبآور، شگفتآور