نهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ر، رود، رودخانه، شعبه، جوی، جویبار، کانال چشمه، قنات، آبگرم، آبشار، آبشر، آبنما گرداب ظرفیت جوی یا کانالِ آب: آبکش، دِبی سیل، سیلاب، باران
نظرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال قیده، رأی، فکر، اعتقاد نظر شخصی، احساس، فکر، طرزفکر، نقطهنظر، تلقی، برداشت، درک، دیدگاه، جهانبینی▲ احساس اولیه، شم، احساس آرا، افکار عموم
نظر دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دن، فکر کردن، حدس زدن، احتمال دادن، احساس کردن نظر حرفهایابراز کردن
آبراهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی راهآبی، کانال، رودخانه، نهر دریا، خطوط دریایی ◄اقیانوس کارون، اروندرود، بهمنشیر، تنگۀ هرمز، دانوب فاضلآب ◄گنداب راهآب، دریاچه، خلیج
گندابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی سآب، فاضلاب، سپتیک، لجن، منجلاب، آب ظرفشویی فاضلآب نهر، کانال چاه ◄ حفره
آبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ب، ماء، آب آشامیدنی، آب معدنی، آب نمک، محلول آب آشدوزو جریان آب، سیل، باران، چشمه، قنات، آبشار اَشکال آب، یخ، برف دریا، اقیانوس، دریاچه، رودخ
اقیانوسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی قیانوس، دریا، بحر، پهناب، غرقاب، دریاچه هیدروسفر، آبکره، آبسپهر اقیانوس اطلس، آرام، هند، منجمد شمالی دریای خزر، دریای عمان مصب رود، رود، نهر