جنبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد نبی، یکبری، یکوری، جانبی، پهلویی، مجاور حاشیهای، کناری درکنار، موازی انحرافی، جهتدار
کوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی م] کوری، نابینایی شبکوری، کوررنگی، عیوب چشم ◄ کمسویی برفکوری نقطۀ کور بریل، نگارش عصای سفید کورمال
پیامبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب غمبر، رسول، نبی، فرستاده، مرسل، شارع، مصحفنویس، معصوم آموزگار مذهبی، عالم دینی، واعظ، سروش پیامبران، انبیاء، رسولان، فرستادگان آدم، باباآدم، ابراهی