نَم کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی دن، مرطوب ساختن، لیسیدن، شستن، [ پاک کردن 648]، ریختن، آغشتن، آلودن، تَر کردن
نمناکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ک، تَر، مرطوب، نمدار، نمدیده، نمور، نمزده، نمکشیده، خیس▼ اشکبار، پرازاشک، گریان [◄ عزادار 836] آبدار، آبی، آبکی، مربوط بهآب مرطوبکننده
تند بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] تند بودن، تیز بودن، اشک بهچشمآوردن ادویه زدن، خوشمزه کردن، نمکزدن، دودی کردن، سالم نگهداشتن، حفظ کردن
موادجلوگیریکننده ازفسادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یکننده ازفساد، نمک، یخ، گوگرد، کافور، آفتاب، نورماوراءبنفش، ترشی، ادویه ظرف جلوگیری کننده ازفساد: یخچال، فریزر، قوطیکنسرو، یخدان، کلمن مواد
آبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ب، ماء، آب آشامیدنی، آب معدنی، آب نمک، محلول آب آشدوزو جریان آب، سیل، باران، چشمه، قنات، آبشار اَشکال آب، یخ، برف دریا، اقیانوس، دریاچه، رودخ
افزودنیهای غذاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت های غذایی، روغن، ادویه، چاشنی، ترشی، سس ادویهجات: نمک، فلفل، دارچین، زیره، زردچوبه، هل، لیموعمانی، سماق، ادویه لیته، تُرشی چاشنی، کچاپ، سس سالاد، س