نقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی فقدان کمال، خطا، خدشه، نقصان، کاستی، نارسایی، اشکال، ایراد، بهحد کمال نرسیدن شائبه، نقیصه، عیب▼ ناهمگنی، عقبماندگی، نیاز، عدم کفایت خرابی،
نقص داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی داشتن، عیب داشتن، ناقصبودن، جای بهبود داشتن، اشکال داشتن، ناتمام ماندن، عیبوایراد داشتن، کمآوردن ناقص شدن، خط برداشتن، خراشیده شدن کاملنبود
علیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل، افلیج، فلج، شل، لَنگ، درمانده، ناقص، دچار نقص عضو معیوب، ناقص جانباز
نقصانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ن، کامل نبودن، کمبود، کسری، نارسایی، کموکاست، نیاز، کمی، عدم کفایت نرسیدگی، فقدان آمادگی عقبماندگی کار درجریان، پیشنویس برنامه، برنامه بخشی ازکار
عدم کفایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کفایت، نقص، کمبود، قلت، فقدان، محدودیت، افت، کمی، مقدار کم بیکفایتی، عدم صلاحیت، ناشیگری، عدم مهارت فقدان آمادگی
کم آوردن [انسان]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کم آوردن [انسان]، نرسیدن، کم داشتن، نقص داشتن کمبود داشتن، نیاز داشتن زمان کم آوردن، عقب ماندن، دیر بودن کسر آوردن بُرد نداشتن، بُرد کافی(لازم) را ن
زشتی کلامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه م] زشتی کلام، زمختی سکته خامی، نقص صدای ناهنجار عدم صراحت كلام زبان عامیانه غلط دستوری طولوتفصیل ضعف کلام اغراق، آبو