نقطۀ وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، وسط، بین، میان، نیمهشب، نیمروز، ظهر نیمۀ راه، راهِ میانه عمود منصف
نقصانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ن، کامل نبودن، کمبود، کسری، نارسایی، کموکاست، نیاز، کمی، عدم کفایت نرسیدگی، فقدان آمادگی عقبماندگی کار درجریان، پیشنویس برنامه، برنامه بخشی ازکار
نقصان یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قصان یافتن، زوال یافتن، کمبود پیدا کردن، کسر آوردن، کم آوردن، تمام نکردن ناقص بودن، کاملنبودن، کسری داشتن، نداشتن، کم داشتن، کافی نبودن، ناراضی کرد
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند
نقش داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت اثر کمکی داشتن، تاثیر داشتن، سهیم بودن، تقویت کردن، ایجاب کردن، سبب بودن، سهم داشتن، منجر شدن ترویج کردن، زیر بالوپر خود گرفتن، تشویقکردن، حمایت کر
نقصانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ن، کامل نبودن، کمبود، کسری، نارسایی، کموکاست، نیاز، کمی، عدم کفایت نرسیدگی، فقدان آمادگی عقبماندگی کار درجریان، پیشنویس برنامه، برنامه بخشی ازکار
نقصان یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت قصان یافتن، زوال یافتن، کمبود پیدا کردن، کسر آوردن، کم آوردن، تمام نکردن ناقص بودن، کاملنبودن، کسری داشتن، نداشتن، کم داشتن، کافی نبودن، ناراضی کرد
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند
نقل مکانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ] نقل مکان، جابهجایی، حرکت گذر تغییر محل، اسبابکشی، اثاثکشی، تبدیل بهاحسن، انتقال ملک مسافرت، مسافرت زمینی، مسافرت دریایی آیندوروند، ترافیک
نقش تزیینی برجستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل یینی برجسته، گل برجسته، ریلیف، نقشۀ برجستهنما، کاشی برجسته تراش حک، نقش حکاکی، برجستهکاری، برجستهنمایی حکاکی ◄کندهکاری منبتکاری، معرق