نظام اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ماعی، مادرتباری، مادرسالاری، مادرشاهی، پدرسالاری، ارباب[و]رعیتی، دین
حکمرانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، فرمانروایی، ادارۀ مملکت (کشور)، مملکتداری، سیاست، سیاستگذاری، راهبری، فرماندهی، امارت، امیری، اتوریته، امامت کنترل، تسلط، غلبه، چیر
سازمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نظام، سامانه، هیئت، تشکیلات، ارگان، ساختار، بافت، بدنه، بدن، ارگانیسم آرایه حزب، رژیم، سازمان سیاسی تشکیلات سازمانی، ساختار سازمانی، نمودار سازمانی
بلوغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان لوغ، سن قانونی، رسیدگی، رشد، کبر سن، حق رأی مشمولیت نظام وظیفه ◄ اقدامات جنگی سن تکلیف جشن تکلیف
پیادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت رهگذر، عابر، پیادهرو، دونده پیک، چاپار، ارتباطات پستی پیاده نظام، خبرنگار رونده، راهرو، سالک، عارف
کلیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کلیت، تمامیت، کل، کاملبودن جامعیت، عمومیت جهانشمولی، فراگیری، شمول جبلت، کیهان سیستم، نظام، چارچوب، هیئت، تشکیلات، سازمان، نظم، رژیم، دولت، سازمان