نصف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ردن، دونصف کردن، دونیمکردن، به طورمساوی تقسیم کردن، بخش کردن، شقه کردن، ازوسط نصف کردن، تقسیم کردن، سهم بهاندازه دادن، برابر برداشتن بریدن جدا شدن،
نهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ر، رود، رودخانه، شعبه، جوی، جویبار، کانال چشمه، قنات، آبگرم، آبشار، آبشر، آبنما گرداب ظرفیت جوی یا کانالِ آب: آبکش، دِبی سیل، سیلاب، باران
نظرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال قیده، رأی، فکر، اعتقاد نظر شخصی، احساس، فکر، طرزفکر، نقطهنظر، تلقی، برداشت، درک، دیدگاه، جهانبینی▲ احساس اولیه، شم، احساس آرا، افکار عموم
نظر دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال دن، فکر کردن، حدس زدن، احتمال دادن، احساس کردن نظر حرفهایابراز کردن
وحدتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد دت، یگانگی، یکتایی، وحدانیت، احدیت، مطلقیت، سادگی پیوستگی، ائتلاف، اتحاد، یکپارچگی، همکاری، اتفاق، اتفاق قول، اتفاق نظر، هماهنگی، همبستگی، کل یکتایی،
پیروزیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل نصر، نصرت، فتح، غلبه، استیلا، شکست دادن، شکست، انقیاد، حمله ورود بُرد، مات دستاورد، بُرد، سود شاهکار، کار خارقالعاده
نصف کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ردن، دونصف کردن، دونیمکردن، به طورمساوی تقسیم کردن، بخش کردن، شقه کردن، ازوسط نصف کردن، تقسیم کردن، سهم بهاندازه دادن، برابر برداشتن بریدن جدا شدن،
نظرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال قیده، رأی، فکر، اعتقاد نظر شخصی، احساس، فکر، طرزفکر، نقطهنظر، تلقی، برداشت، درک، دیدگاه، جهانبینی▲ احساس اولیه، شم، احساس آرا، افکار عموم