نشانی ازآینده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ینده بودن، شگون (آمد، ...) داشتن، طالع یار بودن، امید دادن، نحوست داشتن، بدیُمن بودن، اخطار دادن آگهی دادن، دلالتکردن
نشان دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط مایش دادن، نمایاندن، ارائه دادن (کردن)، درویترین گذاشتن، پردهبرداری کردن، رو کردن، بروز دادن، برملا کردن، بهنمایش گذاشتن، درمعرض دیدقرار دا
نشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه َج، مدال، نشانسلطنت، نشان ریاست، نشان رتبه
نشان سلطنتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام سلطنت، تاج، تخت، تاجوتخت، شنل ارغوانی، کلاه مرصع، چتر، پیشانیبند، عصا تخت طاووس، شیروخورشید تاج، افسر، دیهیم، تاج سلطنتی، تاج کیانی ت
موقعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام موقعیت جغرافیایی، موضع، موقع، محل، مقام، جایگاه، معرض، نشانی، آدرس، مکان، [ قرارگاه 187]، کجایی، جا، محل احتمالی، محل دقیق، نشانی دقیق نقطه، نقط
منزلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام اه، محل سکونتدائم، سکونتگاه، مأوا، بوم، خانه، دار، بیت، حریم، سرا، سرای، آستان، آستانه، دولتسرا، دربار محله، منطقه، کوچه آدرس، نشانی شهر، کشور،
اشتباهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، خبط، سهو، لغزش، غلط حرکت غلط، سوء قضاوت، عدم تشخیص خرابکاری، سرهمبندی، عدم مهارت اشتباه لپی، نشانی غلط، آدم عوضی، اشتباه فاحش، سه، شکست،
نشانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه َج، مدال، نشانسلطنت، نشان ریاست، نشان رتبه