نشاطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی د، طرب، خوشحالی، سرحالی، شادی، رضایت (خرسندی)، خوشی، تندرستی، ثروت، استراحت راحتی، نرمی
لذیذ (لذتبخش)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ذیذ (لذتبخش)، نشاطآور، لذتبخش، نیروبخش، ارضاکننده، سرگرمکننده خوشمزه ◄ پرمزه
شادمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی، سرور، نشاط، بهجت، سرگرمی، عروسی، جشن، نگاهداشت، تبریک، ستایش، ابراز احساسات مایۀ شادمانی:دلخوشی، دلخوشکنک، بذله شادی
شادابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، سرحالی، طراوت، بنیه، سلامت سرزندگی، شور، حرارت، زندگی نشاط، وجد، سرحالی جوانمردی، مردانگی فربگی ◄ درشتی / عظمت سرسبزی، آبادانی، عمران، بهبود
استراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه راحت، آسایش، آرامش، تمدّد، راحت، آسودگی، عدم فعالیت، نشاط بادخور، هواخوری مدیتیشن رفع خستگی فراغت، مجال خواب
خوشنود کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی خوشنود کردن، پسند آمدن، سازگاربودن، تسکین دادن شاد کردن، بهبود دادن، شیرین کردن سرمستکردن، نشاط دادن، شادمان کردن، روح دادن، دل ربودن، اشتها